سعید بصیرت متولد ۱۳۵۷ مبدع خط معراج در خوشنویسی، دارای تحصیلات ادبیات فارسی، فوقممتاز خط نستعلیق و شکستهنستعلیق، یکی از هنرمندان مشغولبه کار در طبقه منهای ۲ مجتمع زیستخاور است. ۱۹ سال است که درزمینه خوشنویسی فعالیت میکند و شکرانه سلامت را در این میبیند که درآمد حاصل از نمایشگاههایش را برای افرادی که دوستشان دارد، هزینه کند؛ با همین نیت، مقداری از درآمدش را به بیماران سرطانی و اماس هدیه میدهد. این کار خیرخواهانه او، بهانهای شد تا ساعتی پای حرفهایش بنشینیم.
ذات خوشنویسی، تفکر است و با کلام زیبا سروکار دارد؛ هیچکس حرف بیمحتوا را خوشنویسی نمیکند. آنچه با خط خوش نوشته میشود، حرفهایی است که درونمایه یک عمر تفکر فرد به شمار میآید. چطور ممکن است که بهترین نوشته تاثیری در قلب خطاطش نداشته باشد؟ هنرمندان باید هنرمند زندگی خودشان باشند، این از همهچیز مهمتر است؛ انسانبودن به این است که آدم باشیم.
آخرین دستاورد من در خوشنویسی، خط معراج است که از ترکیب هفت خط ثلث، نسخ، کرشمه، کوفی، طغری، ریحان و معلا تشکیل شده است. خط معراج بیشتر جنبه زیباشناسی و گرافیکی دارد و در محیطهای گرافیکی نمود بیشتری مییابد. حتی اگر کسی در کیش و مذهب ما نباشد، میتواند با این مهندسی خط ارتباط برقرار کند؛ همچنین افرادی که خط ایرانی را میشناسند، میتوانند با دیدن این خط آرامش بگیرند. در خط معراج فقط آیات قرآنی را مینویسم. حس میکنم در مدت محدود زندگی دنیاییام، رسالتم این است که آیات و روایات قرآنی را بنویسم و به دوستداران قرآن هدیه دهم.
با این کار میتوانم جاذبههای بصری قرآن را به همه نشان دهم. درحالحاضر جزء ۳۰ قرآن را با خط معراج در کتابی در اندازه ۵۰ در ۷۰ نوشتهام و برای اینکه مردم بتوانند راحتتر آن را بخوانند، زیرنویس نستعلیق دارد، اما هنوز رونمایی نشده است. درواقع این سبک خط جنبه گرافیکی و تزیینی دارد و بیشتر آثار بهصورت نمایشگاهی کار میشود.
در نگاه من، تابلوی خوشنویسی مانند یک نشانی است. مثلا فرض کنید آدرس فرد مهمی را بهدست میآورید، حال به جای اینکه دنبال نشانی بروید و آن را پیدا کنید، آدرس را قاب بگیرید و به دیوار خانهتان نصب کنید!
فکر میکنم تمام آیات و روایات برای ما نشانی هستند و مسیر زندگی را نشانمان میدهند؛ وقتی دنبال آنها نمیرویم، از جهلمان است. ما اسماء خدا را روی تابلو مینویسیم و آن را روی دیوار اتاقمان نصب میکنیم، درست پشت سرمان و هیچ وقت سراغش نمیرویم و تنها از وجودش بر روی دیوار راضی و خشنود هستیم. اگر روزی این اسمها در ما متجلی نشود، نصب آن تابلو به چه درد میخورد!
وقتی «حلیم»، «فتاح»، «ستار»، «غیور» را درک نکنیم، چه فایدهای دارد؟ خوشنویسی فقط به خوب نوشتن خط نیست؛ باید خط وجودمان زیبا باشد. اگر خط وجود انسان، خوب نباشد، خط ظاهری ارزشی نخواهد داشت. در نگاه من، شاخصه یک هنرمند در سخاوتش است.
انسان خلیفه خدا در زمین و عهدهدار استقرار حاکمیت خدا و وارث نهایی زمین و حکومت در آن است. انسان موظف است خصایص و شرایط لازم برای احراز این مسئولیت را کسب کند و از همه امکانات مادی و معنوی بهره گیرد. وقتی نمایندگی یک شرکت را میپذیریم، وظیفه ما این است که محصولات همان شرکت را بفروشیم؛ پس وقتی نماینده خدا روی زمین هستیم، دست ما باید دست خدا، نگاه ما نگاه او و قدم ما نیز قدم او باشد. همیشه از خدا میخواهم درراستای تفکر خودش، ما را مدیریت کند.
خط معراج از یک خواب شروع شد. شبی خواب دیدم آقایی به من گفت کیف خطاطیات را بردار، برویم جایی؛ سفارشی را باید انجام بدهی. کیفم را برداشتم و همراهش رفتم. خودم را درمقابل طاق بزرگی دیدم. سردر آن طاق، کلمه «اللّه» به خطی شبیه معراج که اکنون مینویسم، به چشم میخورد. همانطورکه به آن نگاه میکردم، از خواب بیدار شدم. از فردای آن روز مثل یک عاشق شیفته، گمگشته و مجنونصفت، تمام خطوط را بررسی کردم تا بفهمم آن خطی که دیدم چه نوع خطی بوده است. هفتنوع خط را مرور کردم و تمام تلاشم این بود که خطی را که در خواب دیده بودم، پیاده کنم و درنهایت به این خط رسیدم.
خط معراج از یک خواب شروع شد. شبی خواب دیدم آقایی به من گفت کیف خطاطیات را بردار، برویم جایی
حین یک سفر با فردی آشنا شدم که همکیش و هممسلکم نبود. در بین راه از عقایدمان باهم صحبت کردیم و حاصل این گفتگو آن شد که قرآن خطیام را که نزدیک به ۵ میلیونتومان قیمت داشت، به او هدیه دادم. آن مرد به من گفت: «دوست دارم درراستای اعتقاداتم، خداوند، سندی را به دستم بدهد که بهواسطه آن بتوانم در این راه، ثابتقدم باشم.»
من هم دوست داشتم انرژی پاکی به او هدیه بدهم تا مسلمانیاش قوت بگیرد. قرآنی را که مدت دوسالونیم به خط شکستهنستعلیق نوشته بودم، همراه داشتم. میخواستم آن را به تهران ببرم و تاییدیهاش را بگیرم. وقتی حرفهایش را شنیدم، گفتم: «سندی را که میخواهی، خداوند به دست من سپرده تا به شما برسانم.» قرآن را به او هدیه دادم تا از این طریق من هم بتوانم در راه انتشار دینم گامی بردارم.
نزدیک به ۹ سال است که از تولد خط معراج میگذرد. دیگر از من ساخته نیست که این خط را به رشد برسانم؛ کسانیکه به خوشنویسی علاقه دارند، باید آن را رشد دهند. مثل یک جنین درون من بزرگ شد و بلوغ پیدا کرد. با نوشتن این خط، قلبم داغ میشد. تمام کارهای حرفهای من، نماز صبح تمام میشد. در حالتهای عادی زندگیام، معراج به ثمر نمیرسد. من بدون وضو هرگز کار نمیکنم؛ زیرا آیات و روایات حرمت ویژهای دارد. اگر حرفهای خدا را مینویسم، برای این است که خدا را بیشتر بشناسم.
خانواده من فرهنگی هستند. از همان کودکی به خطاطی و نقاشی علاقه داشتم و گاهی شعر هم میگفتم. درحالحاضر نیز نزدیک به ۲۰۰ شعر آماده به چاپ دارم. مادرم خانهدار و پدرم بازنشسته آتشنشانی است. فرهنگ کتاب و کتابخوانی و قرائت قرآن در خانه ما اهمیت فراوان داشت. پدرم همیشه فرزندانش را به خواندن اشعار مولانا، سعدی و حافظ تشویق میکرد و از ما میخواست محفوظات شعریمان را زیاد کنیم و ادبیات فارسی را بهخوبی بشناسیم. من خط مینوشتم و خواهرم درزمینه مینیاتور و تذهیب تخصص داشت و همین امر باعث شد ما دو زوج هنری در خانواده باشیم و تشویقهای خانواده، هنر را در ما رشد داد. از نگاه من، بهترین دوستیها دوستیای است که برای فرد بال پرواز باشد؛ در غیراینصورت دوستان وبال یکدیگر میشوند.
احساس کردم عروج و تحولی را که انسانها بهدنبال آن هستند، در این خط میتوان دید. در خط معراج، حرکتهای قلم سیر صعودی و عروج دارد. از نقطه مبدأ که شروع میشود، مقصد همانجاست؛ مهندسی آگاهانه و عالمانه دارد و به محاسبات ریاضی نیازمند است. در یک جمله میتوان گفت معراج، شاخصه ارسالها و پرتابها و درعینحال محاسبات است. در این خط، خوشنویسی مطرح نیست. کاغذ سفید است که تولدی در آن صورت میگیرد. آموزش خط معراج، متفاوتتر از دیگر خطوط است.
این خط از ترکیب هفتخط بهوجود آمده، بنابراین هنرجوی خوشنویسی خط معراج باید به خطوط هفتگانه اشراف داشته باشد. مفردات، دوحرفیها، اتصالات و چیدمان را بهخوبی بشناسد. اگر نسبتبه خطوط مختلف آگاهی نداشته باشد، در خط معراج رشدی حاصل نمیشود؛ چون زیباترین حروف و کلمات انتخاب شده و در معراج به اوج خودش میرسد. برای آموزش آن رسمالخطی هم تهیه کردهام که انشاءا... در زمان مطلوب به دوستداران این خط ارائه میکنم.
در خط معراج، حرکتهای قلم سیر صعودی و عروج دارد. از نقطه مبدأ که شروع میشود و مقصد همانجاست
مغازهام، مکانی است که در آن هم آموزش میدهم و هم آثارم را به فروش میرسانم. برای همین بیشتر آثارم را روی دیوار نصب کردهام. یکبار یک گروه گردشگر خارجی برای بازدید به زیستخاور آمده بودند. خانمی ژاپنی مقابل کلمه «الله» که به خط معراج نوشته بودم، ایستاده بود و خیره به آن نگاه میکرد. رو به راهنمایشان کرد و از او پرسید روی این تابلو چه چیزی نوشته شده؛ با دیدن آن دگرگون شده بود. این گفتگو برایم جالب بود و آنجا مطمئن شدم که شاید کسی از نظر معنایی متوجه این نوشتهها نشود، اما کلمات پروردگار تاثیرشان را روی مخاطب خواهند گذاشت؛ همین موضوع، من را در این مسیر مصممتر کرد.
بصیرت، بیشتر نوشتههایش را شب آغاز میکند و تا اذان صبح آن را به پایان میرساند. گاهی تمامشدن یک اثر، روزهای متمادی زمان میبرد، اما عشق به هنر باعث صبوری هنرمند میشود.
وقتی از او درباره سبک نوشتن خطش میپرسیم، با خنده پاسخ میدهد: وقتی به نوشتههایم نگاه میکنم، نمیدانم خط را از کجا آغاز کردهام و در کجا پایان یافته است. شاید بهتر باشد بگویم هنگام نوشتن آیات قرآنی به خط معراج، در دنیای خودم نیستم.
* این گزارش در شماره ۱۷۸ شهرآرا محله منطقه ۸ مورخ ۲۹ دی ماه منتشر شده است.